Wednesday, December 26, 2012

Pasolini, der Dichter


پازولینی در روایت داستانهای اساطیری عموما در گیر منطق داستان نیست. افسانه را بازگو میکند اما نگرش خاصی به آنها دارد، نگرشی منحصر به فرد و شخصی. جزئیاتی از این افسانه ها که به تصویر کشیدن نگاه او کمک می کند را بدون هیچ ترسی در فضاهایی خارج از زمان می سازد. گاه سکانس هایی که برای او اهمیت خاصی دارند ممکن است دقایق زیادی طول بکشند بدون آنکه تاثیری در روند داستان داشته باشند، گویی زمان در جایی متوقف گردیده و شاهد یک رویا هستیم. آنها روایتی از ذهن فرازمینی اش هستند. اما این روایتها همیشه رویا گونه و بیانگر زیبایی و عشق نیستند. گاهی پلیدی ها، تنفر و خشونت نیز همانند یک کابوس به دقت به تصویر کشیده می شوند. او در عین حال پیچیدگی های شخصیتی و روانشناختی اساطیر را نیز به دقت واکاوی می کند. پیچیدگی هایی که شاید به نوعی از دیرباز تا کنون تغییری نکرده اند.

پازولینی شاعر است. فضاها را شعرگونه می سراید و با دوربین ها هنرمندانه نما می گیرد. نماهایی خیره کننده. آثارش مسخ می کند، مثل یک قطعه موسیقی. او تصاویر ویژه ای در ذهن دارد و دنیا را برای یافتن آنها جستجو می کند تا لوکیشن مورد نظر را بیابد و آن فضاها را خلق کند؛ فضاهایی که متعلق به خود اوست، متعلق به پازولینی شاعر.

Medea - 1969